وبلاگ آموزش Etabs و طراحی سازه

آموزش و تدریس ایتبز Etabs - تحلیل و طراحی سازه های فولادی و بتنی

آموزش و تدریس ایتبز Etabs - تحلیل و طراحی سازه های فولادی و بتنی



مهندس علیرضا خویه

کارشناس ارشد مهندسی عمران- زلزله
AliReza Khooyeh
, M.Eng in Earthquake engineering
دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تهران
from KNTU ,IRAN

مهندس محاسب و مدرس دوره های تخصصی مهندسی عمران
Structural engineer & teacher of civil engineering courses

دارای 5 سال سابقه ی طراحی و اجرای سازه
Over 5 years of technical experience in structural analysis, design, and construction

انجام محاسبات مقاوم سازی و بهسازی سازه ها و ارائه راهکارهای مناسب
Provide appropriate solutions for strengthening and retrofit of structures

-------------
تماس:
09382904800
Khooyeh@Live.com

آموزش و تدریس



Instagram
آخرین مطالب

۷۹ مطلب با موضوع «آموزش Etabs» ثبت شده است

رفع خطای Unable to write joint / frame load در نرم افزار Etabs

این خطا عمدتا در برخی نسخه های کرک شده ی Etabs و در سازه های فولادی مشاهده می گردد و دلیل آن هم تعریف بارهای Notional (بارهای خیالی) می باشد

در تعریف بارهای خیالی در جهت X و Y اشتباهی صورت گرفته لذا یک بار دیگر به دقت این موضوع را واکاوی کنید اگر برطرف نشد بهتر است بارهای خیالی حذف کنید تا خطا برطرف گردد

 

ضریب طول موثر کمانش پیچشی Kz

در حالتی که یک عضو فشاری دچار ناپایداری کلی شود (از کمانش‌های موضعی جلوگیری شده باشد)، سه حالت کلی ممکن است ایجاد شود.
کمانش خمشی: در این حالت کمانش کلی ، حول محور ضعیف عضو ایجاد می‌شود.
کمانش پیچشی: این حالت کمانشی در وضعیتی که مقاومت پیچشی مقطع با تقارن دوبل، حول محور طولی آن ناچیز باشد، رخ می‌دهد. مقاطع گرم نورد شده موجود معمولاً در معرض این حالت کمانشی نیستند. لیکن مقاطع ساخته شده از ورق (مخصوصاً در حالتی که ضخامت ورق‌ها ناچیز باشد) بایستی برای این حالت کمانشی کنترل شوند. مقدار ضریب طول موثر پیچشی Kz باید برابر فاصله نقاط عطف پیچش عضو در نظر گرفته شود که برای مقاطع فشاری معمولی این مقدار یک است، مگر اینکه شرایط مرزی عضو مقدار دیگری را توجیه کند.
کمانش خمشی- پیچشی: این حالت کمانش در واقعی ترکیبی از دو حالت قبل است، عضو علاوه بر کمانش کلی و خمش حول محور ضعیف خود، حول محور طولی خودش نیز دچار کمانش می‌شود. مقاطع با یک محور تقارن، مانند نبشی‌ها، سپری‌ها و ناودانی‌ها در معرض این حالت کمانشی قرار دارند.

کنترل دریفت Drift در سازه های منظم و نامنظمی پیچشی

 

 

 اگر سازه منظم پیچشی باشد، بهترین گزینه استفاده از diaphragm center of mass displacements است. در این حالت جابجایی مرکز جرم به شما گزارش خواهد شد. طبق بند 3-5-4 استاندارد 2800 می‌توان در این حالت (سازه منظم پیچشی) مقدار جابجایی در مرکز جرم را قرائت کنیم. لیکن باید توجه کنید در این حالت به شما مقادیر جابجایی مطلق مرکزهای جرم طبقات گزارش می‌شود و نه جابجایی نسبی یا دریف نسبی. بنابراین باید با کم کردن جابجایی‌های مطلق بین طبقات مختلف (و در صورت نیاز با تقسیم آن بر ارتفاع) به جابجای نسبی (یا دریفت نسبی) برسیم.


اگر سازه نامنظم پیچشی باشد، بهترین گزینه استفاده از Story Drifts است. در این حالت دریفت‌های نسبی (بدون بعد) حداکثر هر طبقه گزارش می‌شود. در گزینه Joint Drifts هم دریفت‌های تمام نقاط گزارش می‌شود ولی پیدا کردن مقادیر حداکثر از بین تمام نقاط ممکن است سخت باشد و استفاده از Story Drifts راحت‌تر است.
گزینه Joint Displacements به شما جابجای (مطلق) تمام نقاط را تحت هر یک از حالات یا ترکیب بارها، ارائه می‌دهد.
گزینه  Joint Drifts به شما جابجای (مطلق) تمام نقاط به همراه دریفت نسبی آنها را ارائه می‌دهد.


اگر بخواهیم نامنظمی پیچشی را کنترل نماییم، (موضوع بند 1-7-1ب) نباید از Story Max/Avg Displacements استفاده شود. زیرا در این نسبت جابجایی حداکثر مطلق به جابجایی میانگین مطلق گزارش می‌شود که برای تعیین نامنظمی پیچشی مناسب نیست. برای تعیین نامنظمی پیچشی باید از جابجایی‌های نسبی (و نه مطلق) استفاده شود. برای این منظور باید از گزینه Story Max/Avg Drifts استفاده نمود تا نسبت جابجایی حداکثر نسبی به جابجایی میانگین نسبی گزارش شود.

معرفی طول مهار تیر به صورت نقطه‌ای

رای معرفی طول مهار تیر به صورت نقطه‌ای در مکان‌های دلخواه، ابتدا تیر مورد نظر را انتخاب و از مسیر Design menu > Steel Frame Design > Lateral Bracing اقدام نموده تا پنجره Lateral Bracing ظاهر شود. گزینه User Specified را انتخاب و بر روی دکمه Specify Point Bracing کلیک نمایید. در بخش Location مکان مهار جانبی را مشخص کنید. اگر گزینه Relative … را انتخاب کرده باشید باید بصورت نسبی از انتهای I عضو طول مهار نشده را بصورت نسبی از طول کل آن وارد نمایید (مثلا اگر وسط تیر قرار دارد عدد 0.5 را باید وارد نمایید) همچنین در صورتی که گزینه Absolute… فعال باشد، باید مکان مهار جانبی را بصورت مطلق از انتهای I عضو وارد نمایید. در بخش type مشخص می‌کنید که مهار جانبی برای بال بالا Top یا پایین Bot یا هر دو All است.

مهار جانبی در Etabs یا LTB

طول مهار نشده عضو، فاصله بین مهارهای جانبی یا تکیه گاه‌های آن است. در یک تیر که به آن مهاربند هشتی یا هفتی متصل شده، با توجه به بند 10-3-11-1د مبحث دهم، در هر صورت وجود حداقل یک جفت مهار جانبی در محل اتصال مهاربند‌ها به تیر الزامی است. بنابراین طول مهار نشده عضو را می‌توان در این تیرها، برابر با نصف طول آن در نظر گرفت. همچنین وجود نیروی محوری در این تیرها همزمان با خمش در آنها رخ داده و بایستی از روابط تیر-ستون‌ها طراحی صورت گیرد.

 

 

 

مهار جانبی تیرها در قاب های خمشی با شکل پذیری متوسط باید حداکثر به 0.17E/Fy و در قاب خمشی ویژه بایستی به 0.086E/Fy باشد. هر دو بال تیر باید این مهار را داشته باشند. 

 

 

خطای Lb/ry در Etabs

این خطا در کنترل هنگام طراحی قاب‌های خمشی فولادی در حالتی که طول مهارنشده تیر از 0.17E/Fy*ry بیشتر باشد برای قاب‌های خمشی متوسط و در صورتی که طول مهار نشده تیر از 0.086E/Fy*ry در قاب‌های خمشی ویژه، بیشتر باشد، در پنجره طراحی داده می‌شود. بنابراین بایستی با جزئیات مناسب در نقشه‌ها طول مهارنشده تیرها را به این مقادیر محدود نمایید. در صورت استفاده از مهارهای جانبی برای بال‌های بالا و پایین تیر قاب خمشی، بصورت موضعی مطابق شکل زیر، می‌توان در برنامه ETABS بعد از انتخاب تیر مورد نظر، از مسیر Design menu > Steel Frame Design  > Lateral Bracing  و یا از مسیر  اقدام نمایید و طول مهارنشده را وارد نمایید. در صورتی که مهارهای جانبی بصورت موضعی مطابق شکل زیر داده می‌شود، بایستی گزینه Specify Point Bracing را انتخاب نمایید. با انتخاب حالت Relative Distance from End-I فاصله مهار جانبی از ابتدای I تیر بصورت نسبی داده می‌شود و یا اینکه با انتهاب حالت Absolute Distance from End-I فاصله مهار جانبی از ابتدای I تیر بصورت مطلق داده شود.


 

 گزینه های
Lateral bracing ... specify point bracing 
And
Lateral bracing ... specify uniform bracing
چه فرقی با هم دارند؟
و برای لحاظ کردن مهار پرلینها از کدام گرینه باید استفاده شود؟

 

 

 

با استفاده از مسیر Design menu > {Steel Frame, Steel Joist} Design > Lateral Bracing می‌توانید مهارهای جانبی تیرها فولادی یا تیرچه‌های فولادی را مشخص کنید. برای این  منظور ابتدا آنها را باید انتخاب نموده و از این مسیر اقدام نمایید. بعد از اجرای این دستور و در بخش User Specified دو گزینه پیش روی شما خواهد بود:
* گزینه Specify Point Bracing: که مهارهای جانبی تیر انتخاب شده را بصورت نقطه‌ای مشخص می‌کند. شکل زیر یک نمونه از مهار جانبی نقطه‌ای را نشان می‌دهد. ای مهار جانبی در یک نقطه از تیر آن را از کمانش جانبی- پیچشی نگه داشته است.
* گزینه Specify Uniform Bracing: این گزینه مهار جانبی یکنواختی برای تیر در نظر می‌گیرد. این گزینه در حالاتی که فاصله مهارهای جانبی خیلی کم باید یا بصورت پیوسته تیر دارای مهار جانبی باشد، کاربرد دارد. مثلا فرض کنید در سقف تیرچه بلوک، تیر فولادی غرق در بتن بوده و هر دو سمت تیر بتن وجود دارد. این بتن می‌تواند نقش مهار جانبی پیوسته را برای آن تیر بازی کند.

 

 

 

منبع:@AlirezaeiChannel

 

 

ضرایب ترک خوردگی بتن Etabs

طبق بند 9-13-8-4 مبحث نهم و در تحلیل سازه باید سختی خمشی و پیچشی اعضای ترک خورده بنحو مناسب محاسبه و منظور گردد . در غیاب محاسبات دقیق برای منظور کردن اثر ترک خوردگی می توان : 
* در قابهای مهار نشده سختی تیرها و ستونها را به ترتیب 0.35 و 0.7 سختی مقطع ترک نخورده آنها منظور نمود .
* در قابهای مهار شده سختی تیرها و ستونها را به ترتیب معادل 0.5 و 1 برابر سختی مقطع ترک نخورده آنها منظور نمود.

- لازم به تذکر است که:
1 ) این مقادیر برای پیچش نیز در نرم افزار لحاظ شود.
2) این مقادیر در نرم افزار به دو طریق قابل اختصاص و مشاهده است:
بعد از انتخاب مقاطع، از مسیر Assign menu > Frame > Property Modifiers (در ETABS2015) بصورت زیر اقدام کنید.
Moment of inertia about 2 axis ……..  0.35
Moment of inertia about 3 axis ……..  0.35
Torsion constant …………… ……..  0.35
یا اینکه از مسیر Define menu > Section Properties > Frame Sections، مقطع مورد نظر را انتخاب و بر روی گزینه Modify/Show کلیک نمایید. حال در پنجره ظاهر شده گزینه Modify/Show Modifiers را انتخاب نمایید حال در پنجره Property/Stiffness Modification Factors میتوانید ضرایب فوق را وارد کنید.

 

منبع:@AlirezaeiChannel

 

راه حل های کنترل Drift

برای کنترل جابجایی نسبی طبقات در قاب خمشی بتنی موارد زیر را می‌توان بکار برد:
1- افزایش مقطع تیر و ستون. افزایش مقطع تیر معمولاً موثرتر هست ولی با افزایش مقطع تیر، از فلسفه تیر قوی ستون ضعیف دور میشیم.
2- منظم کردن سازه از نظر پیچشی. در این حالت می‌توان جابجایی را در مرکز جرم سازه ببینید. در غیر اینصورت باید در گوشه‌ها مشاهده شود.
3- افزایش مقاومت مشخصه بتن که با افزایش آن ضریب ارتجاعی نیز زیاد می‌شود.
4- استفاده از دوره تناوب تحلیلی برای کنترل جابجایی. این مورد معمولا در سازه‌های بالاتر از 5 طبقه موثر است.

 

نکته ای در رابطه با طراحی مهاربندهای شورون (هفتی و هشتی) در Etabs

سلام وقت بخیر تیرهای دهانه مهاربندی شورون همگرای ویژه سازه ای که طراحی کردم باIPE400و HE300ام جواب نمیده.برای حل این مشکل چکارکنم؟ممنون میشم راهنمایم کنین

 

 مهاربندهای شورن (هفتی و هشتی) در صورتی که به ظرفیت فشاری خود برسند و مهاربند فشاری دچار کمانش شده و یک مفصل خمیری در وسط آن ایجاد شود، از زیر بار فرار نموده ولیکن در اثر اختلاف نیروی موجود بین مهاربند کششی و فشاری یک نیروی نامتعادلی در تیر ایجاد می‌شود. در این حالت مقطع تیر به شدت سنگین و غیرمنطقی بدست خواهد آمد. برای حل این مشکل، دو راه حل وجود دارد:
1- گیردار کردن ابتدا و انتهای تیر جهت کاهش لنگر خمشی وسط دهانه (چندان موثر نیست)
2- استفاده از پیکربندی دو طبقه X شکل، مطابق شکل زیر (این روش موثر است). در این حالت نیروی نامتعادل حاصل از به ظرفیت رسیدن مهاربندهای پایین و بالا تا حدود زیادی یکدیگر را خنثی نموده و تیر مقطع کمتری خواهد داشت. اگر مقطع مهاربندهای بالا و پایین تیر یکسان اختیار شده باشد، نیروی نامتعادل بالا و پایین یکدیگر را خنثی نموده و اثر آن صفر می‌شود.
❗️ توجه: در هر صورتی، تیر متصل به مهاربند شورن بایستی برای اثرات ناشی از بارهای ثقلی بدون در نظر گرفتن اثر مهاربند طراحی شود. همچنین برنامه ETABS در حال حاضر قادر به طراحی تیر متصل به مهاربند شورن برای طراحی ظرفیتی نیست.

کانال @AlirezaeiChannel

 

 

بارهای خیالی NOTIONAL در Etabs

بارهای خیالی مرده و زنده چی هستند؟
ایا ضرورتی دارد که حتما اعمال شود؟
اگر ضرورت اعمال دارد چگونه در ایتبس عمل می کنیم؟

 

در روش تحلیل_مستقیم، بایستی بارهای فرضی  (خیالی) که برای لحاظ نمودن اثرهای خطای هندسی ساخت و اجرا اعمال می‌شوند، به میزان N=0.002Yi که در آن Yi بار ثقلی موجود در تراز iام است، تعریف شوند. در حال حاضر برنامه ETABS، ترکیب بارهای طراحی شامل بارهای ثقلی و بارهای فرضی را ایجاد می‌نماید. در آیین‌نامه‌های طراحی به روش حالات حدی به لحاظ نمودن اثرات ثانویه تاکید شده است. این بارها ضریبی از بارهای ثقلی هستند و در دو جهت اصلی سازه (مانند باز زلزله) اعمال می‌شوند. در هر دو روش تحلیل مستقیم و یا ضرائب طول از بارهای فرض استفاده می‌شود. اگر در سازه‌ای بارهای جانبی حاکم باشند، بارهای فرضی تاثیری در عملیات طراحی نخواهند داشت. بارهای فرضی بایستی مانند بارهای زلزله بصورت رفت و برگشتی معرفی شوند. در آیین‌نامه AISC360-05 در هر دو روش ضرایب طول و روش مستقیم، استفاده از بارهای فرضی لازم دانسته شده است. ضریب 0.002 نقشی به مانند بارهای زلزله دارد. در هر طبقه بارهای ثقلی در این ضریب ضرب شده و بطور جانبی بر سازه اعمال می‌شوند. در برنامه ETABS برای معرفی بارهای فرضی از دستور Define menu > Static Load Cases استفاده می‌شود. در ETABS 2016 بایستی از مسیر Define menu > Load Patterns اقدام شود.

 مطابق شکل زیر در بخش Load، یک نام دلخواه وارد نموده و در بخش Type، حالت NOTIONAL را انتخاب نمایید. مقدار Self-Weight Multiplier برای این حالت بار صفر و گزینه Auto Lateral Load را می‌توان در حالت Auto یا None انتخاب نمود. در صورتی که حالت Auto انتخاب شود، بارهای فرضی بطور خودکار توزیع شده و در حالت None بایستی بصورت دستی اعمال شود. در صورت انتخاب حالت Auto  می‌توان با استفاده از دکمه Modify Lateral Load (پنجره Auto Notional Load Generation  ظاهر شده) تنظیمات خودکار توزیع این بار را تعریف نمود. در بخش Notional Load Value و در قسمت Base Load Case بایستی یکی از بارهای ثقلی انتخاب شود. در قسمت Load Ratio ضریب بار فرضی معرفی شده و در بخش Notional Load Direction جهت اعمال این بار فرضی مشخص شود.
برای هر بار ثقلی بایستی دو حالت بار فرضی (یکی در جهت x و دیگری در جهت y) معرفی شود. اثر رفت و برگشتی بار در ترکیب بارها لحاظ خواهد شد.

 

منبع: کانال دکتر علیرضایی

 


Notional Loads are used by some building codes for the stability design of a structure. They serve as a minimum lateral load, or as an alternative to modeling the actual out-of-plumbness or out-of-straightness of the structure. Instead of changing the geometry of the structure, an equivalent de-stabilizing load is added to the structure. There are numerical benefits to handling this out-of-plumbness issue with loads rather than geometry. Essentially, it is quicker and easier to adjust the loading on a structure than it is to modify the stiffness matrix of the structure.

The implementation of these notional loads is not based on a single code, but on the concept of using lateral forces equal to a percentage of the applied vertical load at each floor level. Codes that may require the use of notional loads include the following: 

  • ASCE 7: A minimum lateral load of 1% of the Dead Load of the structure should be applied at each floor as a notional load.
  • AISC 360: A notional load to account for out-of-plumbness of the structure of 0.2% to 0.3% of the total gravity load (DL + LL) shoudl be applied at each floor as a notional load.
  • AS 4100: Has a default of notional load of 0.2%
  • NZS 3404: Has a default notional load of 0.2%
  • BS 5950: Has a default notional load equal to 0.5%
  • EC 1993-1-1: Has a notional load that can vary, but which will not normally exceed 0.5% of the applied vertical load

These notional loads are normally only assumed to act for load cases which do not include other lateral forces. However, the specific requirements of the individual code may require the use of these loads for other load cases depending on the sensitivity of the structure to stability effects.

Notional loads can only be automatically generated for diaphragm/floor levels. The program will automatically calculate the center of mass and use that point as the location to apply the Notional Loads.

 

نکاتی در نرم افزار ETABS

نکاتی در مورد ETABS:
برنامه ETABS در صورت استفاده از آیین‌نامه AISC360-05 یا بالاتر و انتخاب نوع قاب EBF موارد زیر را برای مهاربندهای واگرا کنترل می کند:
اگر تحت ترکیب بارهای معمولی نیروی محوری ستون‌ها از 0.4 ظرفیت فشاری یا کششی آنها فراتر رود، ترکیب بارهای ویژه تشدید یافته بایستی بدون حضور لنگر خمشی و نیروی برشی و تنها تحت اثر نیروی محوری کنترل شوند(AISC SEISMIC 8.3, 4.1).
مقاطع تیرها باید فشرده لرزه‌ای باشند (AISC SEISMIC 13.2d, 8.2b, Table I-8-1). در صورت عدم ارضای شرایط این جدول، پیام خطایی در خروجی اعلام می‌شود.
مقاومت برشی تیر پیوند باید از برش ضریبدار وارد بر آن بزرگتر باشد (AISC SEISMIC 15.2b). برنامه طراحی تیر پیوند را با استفاده از روابطی به مانند روابط مبحث دهم، کنترل می‌کند.
دوران تیر پیوند، نسبت به کل تیر دهانه بادبند واگرا از روی جابجایی نسبی طبقه (جابجایی کلی بالای ستون منهای جابجایی کلی پایین ستون) بدست می‌آید. برنامه دوران تیر پیوند را تحت بدترین ترکیب بار کنترل و گزارش می‌دهد.
تیر خارج از تیر پیوند بایستی برای 1.1Ry برابر مقاومت تیر پیوند طراحی شود (AISC SEISMIC 15.6b). برنامه این کنترل را انجام می‌دهد.
مقاطع ستون‌‌ها باید فشرده لرزه‌ای باشند (AISC SEISMIC 13.2d, 8.2b, Table I-8-1). در صورت عدم ارضای شرایط این جدول، پیام خطایی در خروجی اعلام می‌شود.
تمام مهاربندها بایستی فشرده باشند (AISC SEISMIC 10.4a, 8.2a, AISC Table B4.1). در صورت عدم ارضای شرایط این جدول، پیام خطایی در خروجی اعلام می‌شود.
مهاربندها برای 1.25 برابر ظرفیت برشی تیر پیوند طراحی می‌شوند. ابتدا نیروی محوری مهاربند که با 1.25 ظرفیت مورد انتظار تیر پیوند است بدست می‌آید. سپس نیروی حاصل جایگزین بار زلزله در ترکیب بارها شده و با اثر بارهای ثقلی جمع می‌شوند (ASIC SEISMIC 15.6a).
در طراحی ستون‌ها باید ترکیب بار ویژه‌ای که در آن ستون‌ها باید برای 1.1Ry برابر ظرفیت برشی تیر طراحی شود در نظر گرفته شود. ضریب 1.1 برای در نظر گرفتن اثرات سخت شوندگی کرنشی است.
برای مهاربندهای همگرا، فشردگی تیرها و ستون‌ها و مهاربندها و همچنین طراحی ستون‌ها با استفاده از ترکیب بارهای تشدید یافته صورت گرفته و طراحی ظرفیتی انجام نمی‌شود.

 

منبع: کانال آقای امین قلیزاده

انواع روش های تحلیل سازه

روش استاتیکی خطی
روش دینامیکی خطی
روش استاتیکی غیر خطی 
روش دینامیکی غیر خطی
محدوده کاربرد روشهای مختلف تحلیل و همچنین معیارهای پذیرش هر یک بر اساس نوع رفتار اجزای سازه در بندهای 2-3-1 و 2-3-2 و همچنین 2-5 از دستورالعمل بهسازی لرزه¬ای (نشریه 360) تشریح گردیده است.
تحلیل استاتیکی غیرخطی (خلاصه):
در تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون ابتدا بار ثقلی با یک ترکیب خاص (مثلا کل بار مرده به اضافه 20% بار زنده) بر روی قاب قرار داده می‌شود.  پس از انجام یک تحلیل استاتیکی غیرخطی و مشخص شدن تغییرشکل‌های اعضا، نیروی برش پایه بصورت استاتیکی تحت الگویی مشخص در تراز طبقات به تدریج و به صورت فزاینده به سازه اعمال می‌شود، این افزایش از صفر شروع و تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که تغییر‌‌مکان در یک نقطه خاص (نقطه کنترل) تحت اثر بار جانبی، به مقدار مشخصی (تغییر‌‌مکان هدف) برسد و یا مکانیزم خرابی در سازه بوجود بیاید. در این مرحله تغییر‌‌شکل‌ها و نیروهای داخلی حاصل از تحلیل استاتیکی غیرخطی بارافزون باید با معیارهای پذیرش مورد بررسی قرار گیرد.
* مزایای تحلیل استاتیکی غیرخطی:
1- درک رفتار غیرخطی سازه تحت بارهای زلزله
2- پیش بینی نقاط ضعف سازه
3- نیازی به شتاب نگاشت ندارد.
* معایب تحلیل استاتیکی غیرخطی
1- رفتار دینامیکی سازه را نمیتوان درک نمود.
2- این روش در تخمین نیروها و برش طبقات ضعیف است.
* در روش تحلیل استاتیکی معادل، برش پایه مشخص است و جابجایی طبقات بعد از تحلیل حاصل شده، ولیکن در روش استاتیکی غیرخطی (پوش آور) جابجایی (معمولاً بام) مشخص بوده و برش پایه بدست می‌آید.
* برای بدست آوردن جابجایی سازه، بایستی آن را با یک سیستم یکدرجه آزاد معادل نمود.
دو روش معروف برای بدست آوردن جابجایی هدف وجود دارد. 1- روش ATC-40 که براساس روش طیف ظرفیت پایه گذاری شده (Applied Technology Council) و 2- روش FEMA 273/274 and FEMA 356 که به روش ضرایب جابجایی نیز معروف است (Federal Emergency Management Agency).
در شکل زیر نتیجه یک تحلیل استاتیکی غیرخطی که در محیط برنامه SAP انجام شده است را ملاحظه می‌نمایید. همانطور که دیده می‌شود، میتوانید روند تشکیل مفاصل پلاستیک (نقاط ضعف سازه) را در هر گام بارگذاری مشاهده نمایید.
تحلیل دینامیکی غیرخطی (خلاصه):
در این روش با استفاده از چند شتابنگاشت، زلزله‌هایی به سازه مدلسازی شده تابانده می‌شود. تعداد شتابنگاشت‌ها بسته هدف، متفاوت است. معمولاً از 3 یا 7 شتابنگاشت و بیشتر استفاده می‌شود. اگر از 3 شتابنگاشت استفاده شود، مقادیر حداکثر پاسخ‌ها و اگر از 7 و بیشتر استفاده شود، میانگین پاسخ‌ها ملاک قرار می‌گیرد. این تحلیل زمانبر بوده و سازه مدلسازی شده به میزان زیادی به شتاب نگاشت های استفاده شده، حساس است. در واقع محتوای فرکانسی زلزله‌های انتخاب شده اثر زیادی بر پاسخ دارد.

 

پرسش های نرم افزاری و آیین نامه ای

پرسش و پاسخ های زیر از کانال دکتر علیرضایی اقتباس شده و پاسخ ها نیز توسط این استاد بزرگوار داده شده است.

 

 

سلام

عرض ادب و احترام

چرا بعد از مشبندی  المانهای صفحه ای مثل دیوارهای برشی در نرم افزار Etabs، ضریب همپایه سازی در تحلیل طیفی تغییر میکند؟متشکرم

 

با مشبندی و ریز کردن مشبندی‌های موجود برای المان‌های پوسته‌ای یا قابی، سختی سازه می‌تواند تغییر کند. با تغییر سختی و در نهایت تغییر شکل‌های مودی، مقدار بازتاب‌های سازه نیز تغییر کرده و در نهایت برش پایه می‌تواند تغییر کند. البته تغییرات برش پایه چندان زیاد نیست. درست آن است که مشبندی تا حدی ریز شود که ریز کردن بیشتر مشبندی تاثیری بر پاسخ‌ها نداشته باشد.


سلام و خسته نباشید

برای پیدا کردن فشار مبنای باد در مبحث ششم مقررات ملی  92 وقتی که از فرمول q=0.0000613V^2 استفاده میکنیم ، q که بدست می آید دقیقا همان عددی است که در جدول 2-10-6 در ستون چهارم (0.741) قرار گرفته ، برای مثال برای تبریز با سرعت مبنای باد 110داریم :              q=0.0000613(110)^2=0.741

اما در اصلاحیه مبحث ششم 0.0000613  به 0.000613 تغیر پیدا کرده است ( هم در اصلاحیه چاپ 1 تا 4 و هم اصلاحیه چاپ 5 )  و پیرو همین اصلاحیه باید ستون چهارم جدول 2-6-10 در عدد 0.772 ضرب شود (0.741*0.772=0.572)

q=0.000613(110)^2=7.417

ملاحظه می شود که دو فشار مبنای طبق اصلاحیه ، اختلاف زیادی با یکدیگر دارند . اما با روش اصلاح نشده مبحث ششم ، این دو فشار مبنا دقیقا با هم برابر می شد .

ممنون میشم راهنمایی بفرمایید

 

طبق اصلاحیه مبحث ششم، سرعت باد از رابطه 0.000613V^2 بدست می‌آید. طبق همین اصلاحیه، V سرعت باد بر حسب متر بر ثانیه است در حالی که در مبحث ششم (متاسفانه در بخش باد دارای ایردات زیادی است) V بر حسب کیلومتر بر ساعت داده شده است. پس برای استفاده از جدول 6-10-2 باید ابتدا سرعت باد را به متر بر ثانیه تبدیل کنید. مثلا برای تبریز با V=110 km/h داریم:

V=110 km/h=110*1000/3600=30.555 m/sec

q=0.000613*30.555^2=0.572 N/m^2


 

سلام یه ساختمون ۳طبقه با ارتفاع کل ۱۵متردارم ارتفاع زیرزمین ۵.۵متر .همکف ۶ متر وطبقه بالا ۴متر .از یک طرف هم قناس وزاویه بیشتر ۱۵درجه.

با توجه به اینکه ۳ طبقه است .آیا نیاز به بررسی ضوابط مربوط به ضریب rhoوتحلیل دینامیکی لازمه.

با مفصلی کردن تیرهای قسمت مورب ساختمان همچنان منظم در پلان می باشد.

 

سلام طبق استاندارد 2800، ساختمانهای با تعداد 3 طبقه و کمتر و کوتاه‌تر از 10 متر از ترازپایه مشمول محدودیت‌های مربوط به ضریب نامعینی نمی‌شوند.

 

 


سلام استادارجمند.ازاینکه درپاسخگویی حوصله به خرج میدهید سپاسگزاریم..اگر امکان دارد درخصوص بند9_21_2_7_2توضیحاتی بفرمایید /درانتهای غیرممتدیک عضوکه درآن برای مهارکردن میلگردازقلاب استفاده شده است درصورتیکه پوشش بتن روی میلگرددر هردو جهت بالا و پایین و عمود بر صفحه قلاب کمتراز 65میلی متر باشدبایدمیلگرددرطول گیرایی باخاموتهایی به فاصله کمتراز 3dbازیکدیگرمحصورشود./

 

 

با سلام. این متن در ACI بصورت زیر است:

For bars being developed by a standard hook at discontinuous ends of members with both side cover and top (or bottom) cover over hook less than 2-1/2 in., the hooked bar shall be enclosed within ties or stirrups perpendicular to the bar being developed, spaced not greater than 3db along ldh. The first tie or stirrup shall enclose the bent portion of the hook, within 2db of the outside of the bend, where db is the diameter of the hooked bar.

که معادل همان بند مبحث نهم با اندکی بیان مفصل‌تر است. این بند بیان می‌کند، در صورتی که عضو به مانند شکل زیر بصورت غیر ممتد که درآن برای مهارکردن میلگرد ازقلاب استاندارد استفاده شده است درصورتیکه پوشش بتن روی میلگرددر هردو جهت بالا و پایین و عمود برصفحه قلاب کمتراز 65میلی متر باشد باید میلگرددرطول گیرایی با خاموتهایی به فاصله کمتر از 3 برابر قطر میلگرد از هم محصور شود. فاصله اولین خاموت از ابتدای محصور شدگی مطابق شکل زیر البته باید کمتر از 2 برابر قطر آرماتور باشد. به عنوان مثال اگر میلگرد 20 داشته باشیم و آن را توسط قلاب مهار کنیم، بایستی فاصله خاموت‌ها در محدوده مهار شدگی آن یا همان Ldh کمتر از 6 سانتیمتر باشد.

ضوابط تیر غیر ممتد که درآن برای مهارکردن میلگرد ازقلاب استاندارد استفاده شده

باسلام واحترام .در رابطه 9_21_5دربند9_21_2_7  منظورازLdh چی هست؟آیا این مقدار شامل طول خم و طول بعداز خم هم میشود.؟

 

طبق ACI:

Development length for deformed bars in tension terminating in a standard hook, ldh, shall be determined from 12.5.2 and the applicable modification factors of 12.5.3, but ldh shall not be less than the larger of 8db and 6 in. The development length ldh is measured from the critical section to the outside end (or edge) of the hook.

مطابق شکل زیر، این طول از مقطع بحرانی تا انتهای میلگرد خم شده در نظر گرفته می‌شود.

Hooked bar details for development of standard hooks.

 

 

منبع: کانال دکتر علیرضایی

پرسش و پاسخ سازه- زلزله

پرسش و پاسخ های زیر از کانال دکتر علیرضایی اقتباس شده و پاسخ ها نیز توسط این استاد بزرگوار داده شده است.

 

 

سلام استاد خسته نباشید :  در کتاب طراحی لرزه ای سازه های فولادی ذکر شده که تیرریزی بهتر است که روی تیر پیوند در قاب با مهاربند واگرا قرار نگیرد به خاطر این که تیر پیوند به طور یکنواخت تسلیم بشه و نیروی بیشتری رو استهلاک کنه .  حالا یه سوال اگه تیر ریزی روی تیر پیوند قرار بگیرد آیا نمودار  نیروی برشی  از حالت خطی در می آید و درجه یک میشود؟  ممنون میشم اگه توضیح بدین .اگه امکانش هست نمودار برش رو تحت بار جانبی و بار ثقلی به همراه نمودار پوش ان ها بکشید . خیلی ممنون میشم .

 

مطابق شکل زیر، دیاگرام برش در تیر پیوند تحت بارهای جانبی، بصورت یکنواخت است. در این حالت اگر تیر پیوند بتواند در برش جاری شود، کل آن جاری می‌شود. یعنی یک فیوز سازه‌ای با اتلاف انرژی زیاد. حال اگر روی آن بار ثقلی قرار گیرد، شکل یکنواخت خود را از دست داده و به صورت درجه یک در می‌آید. بنابراین بخشی از آن جاری شده و بخشی دیگر یا جاری نشده یا دیرتر جاری می‌شود و از کل طول تیر به طور خوب و بهینه استفاده نمی‌شود.

 

دیاگرام نیروی برشی، لنگر خمشی و نیروی محوری برای تیر پیوند برای نیروی جانبی زلزله

 

 


سلام و خسته نباشید : در مورد محاسبه ی وزن موثر لرزه ای یه ساختمون 3 طبقه که طبقه اول کاربری تجاری با ارتفاع 4 متر و نیم طبقه هم دارد و طبقات دوم و سوم دارای کاربری مسکونی هستند را در نظر بگیرید حالا برای محاسبه نصف دیوار بالا و پایین در تراز سقف طبقه اول و بام باید چ طوری به دست بیاریم ؟  فقط اگه امکانش هست در مورد وزن لرزه ای  کل ساختمان توضیح بدین. خیلی ممنون

 

توی همین بحث وزن لرزه ای - آیا خود ایتبس وزن ستون های طبقه رو محاسبه می کنه؟

 

منظور از وزن لرزه، آن بخشی از جرم سازه است که در حین زلزله احتمال وجود آن می‌رود بر روی سازه باشد و مرتعش می‌شود. بنابراین کل بار مرده که همیشه بر روی سازه است، بایستی در وزن لرزه‌ای مشارکت داده شود. برای هر طبقه می‌توان میزان سهمیه جرم لرزه‌ای تعریف کرد. در شکل زیر این موضوع نشان داده شده است. مطابق این شکل، در تعیین سهمیه جرمی هر طبقه بایستی کل بار مرده دیافراگم به همراه درصدی از بار زنده آن (به کاربری بستگی دارد) + تجهیزات روی کف طبقه + نصف دیوار بالا و نصف دیوار پایین در نظر گرفته شود. اگر ارتفاع طبقات با هم برابر باشد، بار مرده اعمالی بر روی تیرهای پیرامونی بابت وزن دیوارهای پیرامونی را می‌توان به عنوان نصف دیوار پایین و نصف دیوار بالا متصور شد. در صورتی که ارتفاع طبقات با هم فرق داشته باشد، می‌توان با ایجاد یک حالت بار از نوع Other (برای اینکه در ترکیب بارها دخالت نکند) و با نام دلخواه ایجاد می‌کنیم. مثلا اگر طبقه پایین 4 و بالا 3 متر باشد و روی تیر بین این دو طبقه بار دیواری به ارتفاع 3 متر قرار داده شده است، طول دیوار معادل که نصف از بالا و نصف از پایین باشد، برابر است با:

W=4/2+3/2=3.5 m

ولی در عمل روی تیر فقط بار یک دیوار به ارتفاع 3 متر قرار داده شده است. وزن 0.5 m طول دیوار اضافه که بایستی مضاف بر دیوار موجود اعمال شود را از نوع همان حالت بار Other اعمال کنید و درصد مشارکت این بار در بارهای لرزه‌ای را نیز 100% در نظر بگیرید.

در صورتی که در تعریف حالات بار، برای بار مرده ضریب Self-Weight Multiplier  را برابر یک قرار داده باشید، وزن آنچه که مدل کرده اید، (مثل تیرها و ستون) را در وزن لرزه ای مشارکت میدهد.

 

مفهوم وزن لرزه ای یک ساختمان

 


سلام استاد ببخشید دوباره مزاحمتون شدم . خواستم بدونم که فلسفه ی این نصف دیوار بالا و نصف دیوار پایین چی هست ؟ یعنی چ طور  وزن نصف دیوار پایین به سقف طبقه بالا مربوط میشه و چرا به جای این که این موضوع رو مطرح کنن چرا نمیگن وزن هر طبقه به اضافه دیوار روی خودش.ممنون از این که وقت میذارید.

 

فلسفه این است که آن جرمی که نزدیک به تراز دیافراگم ما است، به عنوان سهمیه جرمی آن طبقه تلقی شود. به عبارتی آن اجزایی که در حین زلزله جرم آنها به کار می افتد، به هر تراز طبقه که نزدیکتر باشند، سهمیه جرمی آن طبقه تلقی میشوند.


باسلام استادارجمند..درنرم افزارایتبس 2015 کاور به چه صورت در تیرها و ستونها باید تعریف شود؟بعبارتی چه فاصله ای در تیر و ستون به هنگام معرفی مقاطع بتنی درنرم افزار .باید بعنوان کاور منظور شود؟باسپاس از توجه حضرتعالی.

 

در ETABS 2015 و بالاتر، مقدار کاور برابر مقدار طول لبه ستون تا دورترین لبه آرماتور مقطع در نظر گرفته می شود.


سلام در دستورالعمل نظام مهندسی تهران ترکیب بارهایی که در آن ها نیروی زلزله در نظر گرفته شده است و روش  تنش مجاز نیز مد نظر است، ضریب ۱.۳۳ در تک تک بارهای ترکیب بار مذکور ضرب شده است؛ سوال بنده این است مگر ما ضریب زلزله را که از استاندارد ۲۸۰۰ ویرایش ۴ محاسبه شده است را تقسیم بر ۱.۴ نمیکنیم ؟ پس چرا دیگر ۱.۳۳ را در ترکیب بار ضرب میکنیم؟؟

 

سلام. اگر بخواهید با آیین‌نامه ASIC-ASD89 طراحی را انجام دهید، برنامه تنش مجاز را 33% برابر می‌کند، بنابراین برای خنثی نمودن این اثر، ترکیب بارها در 1.33 ضرب می‌شوند. با توجه به توضیح سوم ارائه شده در صفحه 18 مبحث ششم، افزایش تنش مجاز در ترکیب بارهای ارائه شده، مجاز نیست. البته استفاده از روش تنش مجاز و طراحی توسط AISC-ASD89 توصیه نمی‌شود. زیرا روابط طراحی آن خیلی قدیمی و انطباق خوبی با ضوابط مبحث دهم ویرایش جدید و AISC360-10 ندارد. توصیه می‌کنم در صورتی که بخواهید از روش تنش مجاز (یا مقاومت مجاز) استفاده کنید، از آیین‌نامه AISC360-10 بهره ببرید. در این حالت نیازی به ضرب 1.33 در ترکیب بارها نیست.


با عرض سلام وادب,معذرت می خوام فرق بارگذاری چرخه ای سیکلیک و مونوتونیک در چیست؟

 

در Monotonic بارگذاری بصورت یکنوا و یکجهته (بدون رفت و برگشت) به سازه اعمال می‌شود. مثل تحلیل پوش آور که در آن شما سازه را در یک جهت هل می‌دهید. ولی در بارگذاری چرخه‌ای، بصورت رفت و برگشتی، بارگذاری بر سازه اعمال می‌شود و می‌توان اثرات کاهش ظرفیت در حین بارگذاری چرخه‌ای را مشاهده نمود. در دیدن جزئیات بیشتر، مطالعه FEMA440 را پیشنهاد می‌کنم. حاصل یک بارگذاری چرخه‌ای، معمولاً نمودارهای نیرو در برابر جابجایی ایجاد شده هستند که از روی آنها می‌توان به عملکرد لرزه‌ای عضو مورد مطالعه بهتر دست یافت. در شکل زیر یک نمونه نمودار نیرو-جابجایی برای یک دیوار برشی نشان داده شده است. هر چه سطح زیر این نمودارهای رفت و برگشتی بیشتر باشد، نشان دهنده اتلاف انرژی بیشتری است. از طرفی افت مقاومت نیز نباید در سیکل‌های بالا رخ دهد. برای اعمال بارگذاری سیکلی باید از پروتکل‌های استاندارد مثل پروتکل استاندارد ATC-24 یا پروتکل استاندارد SAC و ... استفاده نمود.

 

منبع: کانال دکتر علیرضایی

 

سوالات نرم افزاری و غیر نرم افزاری

با سلام و خسته نباشید : توی تیر های پیوند چ طوری متوجه بشیم که تیر تحت برش یا خمش جاری شده ؟و سوال دومم اینه که تیر پیوند رو میشه به صورت دوبل آی پی ای طراحی کرد؟

 

اگر طول تیر پیوند e<1.6Mp/Vp باشد، جاری شدگی تیر پیوند در برش است و برش موجود در تیر پیوند برابر V_p می‌باشد. در صورتی که e>2.6Mp/Vp باشد، جاری شدگی تیر پیوند در خمش است و برش موجود در تیر پیوند برابر V_p=(2M_p)/eمی‌باشد. برای طول تیر پیوند بین این دو مقدار از یک درون‌یابی خطی استفاده می‌شود. در این روابط Mp لنگر پلاستیک مقطع و Vp نیز برش پلاستیک مقطع که از روابط داده شده در صفحه 233 مبحث دهم تعیین می‌شوند. پس بنابراین با داشتن مقطع تیر پیوند و طول آن می‌توان فهمید که در برش جاری می‌شود یا در خمش.

تیر پیوند باید از نوع I شکل نورد شده یا ساخته شده از ورق و یا از نوع قوطی ساخته شده از ورق باشد.

 

 


با عرض معذرت یه سوال دیگه دارم : توی تیر ها که مفصل پلاستیک ایجاد میشه آیا کنترلی هست برای این که کنترل کنیم که تا چه حد مفصل پلاستیک نیرو تحمل می کنه که مثل این تیر خرابی بیش از اندازه نشه؟

 

ظرفیت پلاستیک (Mp) مقطع بیانگر میزان حد نهایی برای تحمل لنگر است. مقدار Mp=ZFy بوده که در آن Z اساس مقطع پلاستیک و Fy تنش تسلیم مصالح است. البته مطلوب آن است که در یک قاب خمشی، مفاصل پلاستیک در دو انتهای تیر ایجاد شود. یعنی لنگر به Mp برسد. لیکن رسیدن به این لنگر وقتی حادث می‌شود که از ایجاد کمانش‌های موضعی و کلی عضو، جلوگیری شده باشد. مقطعی که شما نشان داده‌اید تا حدود زیادی دچار کمانش موضعی شده است. برای جلوگیری از ایجاد کمانش‌های موضعی بایستی نسبتی عرض به ضخامت قطعات به حد فشردگی لرزه‌ای محدود شود.

 


باسلام وتشکرفراوان اززحماتی که بزرگواری درراه گسترش دانش متحمل می شوید .سوالی که ازخدمتتان داشتم این است  که درتحلیل غیرخطی افزاینده IDA منظور ازSa(T1 یاشتاب طیفی مود اول چیست  وچگونه بدست می آید آیاهمان طیف شتابی است که ازنرم افزار siesmosignal بدیت می آید؟

 

معیارهای شدت را می‌توان با توجه به خصوصیت ذاتی آن‌ها به دو دسته ی ذیل تقسیم بندی نمود:

1- آن‌ها که مستقل از خصوصیات سازه می‌باشند. این پارامترها فقط به خصوصیات لرزه‌خیزی سایت بستگی داشته و با انجام تحلیل خطر سایت و مستقل از خصوصیات سازه برآورد می‌گردند. تعدادی از آن‌ها عبارت از حداکثر شتاب زمین (PGA)، حداکثر سرعت زمین (PGV) و حداکثر جابجایی زمین (PGD)، انتگرال مربع شتاب که بیانگر انرژی تلف شده در واحد جرم (شدت اریاس  Ia)

2- آن که وابسته به خصوصیات سازه میباشند. علاوه بر خصوصیات ذاتی رکورد، این دسته از پارامترهای شدت به مشخصات سازه نیز وابسته هستند. طیف شتاب (Sa (T1))، طیف سرعت (Sv (T1)) و طیف جابجایی (Sd (T1)) در پریود غالب سازه،

منظور از Sa(T1) یعنی مقدار شتاب طیفی مود اول سازه مورد مطالعه بر روی طیف پاسخ حاصل از رکورد اعمال شده برای تحلیل IDA. یعنی برای دست آوردن آن فرض کنید یک سازه 4 طبقه را تحت یک رکورد طبس تا شدت‌های مختلف تحلیل IDA انجام داده‌اید. مثلاً برای شدت 0.6g طیف را ترسیم نموده و مقدار بازتاب سازه 4 طبقه مدلسازی شده بر روی طیف این زلزله با شدت 0.6g بدست می‌آوریم و آن را به عنوان Sa(T1) در نظر می‌گیریم.

 

منبع: کانال دکتر علیرضایی

پرسش های مهنددسی- نرم افزاری و غیر نرم افزای

پرسش و پاسخ های زیر از کانال دکتر علیرضایی اقتباس شده و پاسخ ها نیز توسط این استاد بزرگوار داده شده است.

سلام استاد .به نظرتون لزومی داشت قسمت بار برف و باد مبحث ششم اینقدر پیچیده بشه ،با توجه به اینکه  موقعیت جغرافیایی کشور ایران مثل آمریکا و کانادا نیست‌ (یا به عبارتی به

 نظر میرسه نتایج تحلیل از روش بارگذاری روش قبلی خیلی متفاوت نیست با روش جدید؟) ممنون

 

سلام. بارگذاری برف طبق ASCE7 و باد طبق NBCC هست. تغییرات جدید در جهت همخوان بودن مطالب با آخرین پژوهش‌های انجام شده در حوزه بارگذاری باد و برف بوده است. بار برف و باد چندان به مانند ویرایش قبلی نمی‌شود و در برخی مفاهیم دارای تفاوت‌های زیادی است. بار برف برای سازه‌ها اندکی دارای پیچیدگی هست. مثلا شما در ویرایش قبلی بار برف انباشتگی، برف لغزش و ... نداشتید. اما الان این بارها را باید بسازید. الان بایستی برای بار برف در برنامه ETABS حداقل 5 حالت بار تعریف کنید (1- بار برف متوازن بام به همراه بار باران بر برف در صورت وجود2- بار برف نامتوازن بام3- بار برف جزئی بام 4- بار انباشتگی به همراه بار برف متوازن بام5- بار برف لغزش به همراه بار برف متوازن بام). نمیشه گفت که چون جغرافیا فرق دارد، این اثرات نباید وجود داشته باشند. مناطقی در ایران داریم که دارای بار برف زیادی هستند. البته این را نباید فراموش کنیم که وقتی در ابتدا میخواهیم با ویرایش جدید مبحث ششم بار برف و باد را تعیین کنید اندکی پیچیده و گنگ به نظر می‌رسد. در حال حاضر در حال تهیه یک جزوه بارگذاری هستم. سعی می‌کنم تا چند روز آینده در کانال قرار دهم. در این جزوه انواع بارگذاری‌ها از جمله برف و باد موجود است.


طول پیچ باید به میزانی باشد که پس از محکم کردن آن حداقل 3 دندانه کامل پیچ از مهره بیرون بماند


باسلام و احترام خدمت شما استاد ارجمند

ممکنه بفرمایید که اگه در ایتبس 2015 بخواهیم ضریب زلزله رو طبق ویرایش سوم و یا چهارم محاسبه کنیم در نوع بارگذاریها هم تغییراتی داریم یا خیر؟

و اینکه ایا ویرایش سوم برمبنای تنش مجاز و ویرایش چهارم برمبنای مقاومت حدی است ،این مطلب درسته؟

با تشکر فراوان از تمامی زحمات شما استاد عزیز

 

سطح نیروی زلزله‌ای که ویرایش چهارم 2800 ارائه داده، همگام با دیگر آیین‌نامه‌های مدرن، در حد نهایی یا حالات حدی است. بدین معنی که اگر شما بخواهید یک سازه‌ای را به روش حالات حدی یا مقاومت نهایی طراحی کنید، نیروی زلزله در ترکیب بارهای آن بایستی بدون ضریب باشد. حال اگر بخواهید سازه‌ای را توسط ویرایش چهارم 2800 به روش تنش مجاز یا مقاومت مجاز طراحی کنید، بایستی ضریب نیروی زلزله در ترکیب بارها برابر 0.7 باشد تا سطح نیرو به سطح تنش‌های مجاز تقلیل یابد. ویرایش سوم برعکس بود یعنی سطح نیروی زلزله در آن تنش مجازی است و اگر شما می‌خواستید به روش حالات حدی طراحی کنید باید ضریب نیروی زلزله در ترکیب بارها 1.4 بود تا سطح آن به سطح بارهای نهایی ارتقا یابد و اگر به روش تنش مجاز میخواستید طراحی کنید ضریب آن 1.0 باید باشد. در ETABS2015 به مانند نسخه‌های دیگر آن وارد کردن ضریب زلزله طبق ویرایش سوم و چهارم به آیین‌نامه مورد استفاده و ترکیب بارهای طراحی بستگی دارد. بعضی آیین‌نامه‌های جدید ترکیب بارهایی که میسازند، با فرض اینکه ضریب زلزله در سطح نهایی داده شده، ایجاد می‌کنند. بنابراین باید ضریب زلزله ویرایش چهارم 2800 را وارد کنید، مثل AISC360-05  یا AISC360-10.


سلام‌.شب بخیر.ببخشید مزاحم شدم.منظور از جمله زیر چی هست.مربوط به پیغام در آباکوس

 

پدیده پینچینگ به لاغر شدن منحنی چرخه ای یک عضو سازه ای گفته میشود. در این حالت سطح زیر منحنی در سیکل های بالا افت پیدا کردن و مقداری افت مقاومت و سختی نیز در نمودار حاصل شده و به نوعی شیب منحنی نیرو-جابجایی کم میشود. این پدیده نامطلوب بوده و باعث کاهش اتلاف انرژی در سیکل های بالا میشود. نمونه بارز این پیدیده در مهاربندهای همگرای صرفا کششی رخ میدهد. در شکل زیر یک نمونه نشان داده شده است.

 

نمونه ای از پدیده پینچینگ


ببخشید شرمنده وقتی تحلیل پوش آور انجام میدیم و دو طبقه آخر مفصل پلاستیک تشکیل نمیشه یعنی سازه ناپایدار شده طبق نقطه هدفی که گرفتیم؟

 

تشکیل مفاصل پلاستیک در قاب به رژیم بارگذاری و مقاطع استفاده شده در آنها بستگی دارد. نباید توقع داشت همیشه، همه اجزایی که انتظار تشکیل مفصل پلاستیک در آنها را داریم، وارد فاز غیرارتجاعی شوند. الگوی بارگذاری را اگر عوض کنید میتواند بر روند توزیع خسارت تاثیر داشته باشد. اگر مقاطع را تیپ بندی کنید نیز به همین ترتیب. یعنی شما از مقاطع با ظرفیت زیاد در مکان هایی که Demand کمی دارند، استفاده کرده باشید.

 

منبع: کانال دکتر علیرضایی