وبلاگ آموزش Etabs و طراحی سازه

آموزش و تدریس ایتبز Etabs - تحلیل و طراحی سازه های فولادی و بتنی

آموزش و تدریس ایتبز Etabs - تحلیل و طراحی سازه های فولادی و بتنی



مهندس علیرضا خویه

کارشناس ارشد مهندسی عمران- زلزله
AliReza Khooyeh
, M.Eng in Earthquake engineering
دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تهران
from KNTU ,IRAN

مهندس محاسب و مدرس دوره های تخصصی مهندسی عمران
Structural engineer & teacher of civil engineering courses

دارای 5 سال سابقه ی طراحی و اجرای سازه
Over 5 years of technical experience in structural analysis, design, and construction

انجام محاسبات مقاوم سازی و بهسازی سازه ها و ارائه راهکارهای مناسب
Provide appropriate solutions for strengthening and retrofit of structures

-------------
تماس:
09382904800
Khooyeh@Live.com

آموزش و تدریس



Instagram
آخرین مطالب

۲۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

نکات مهم در طراحی سازه های فولادی مهاربندی همگرا و واگرا

1-     با توجه به اینکه یکی از نکات بحث برانگیز و مهم در زمینه سازه های فلزی کنترل ترکیب بارهای ویژه طرح لرزه ای (موضوع بند 10-3-6-1 و 10-3-4-4 در ویرایش جدید مبحث دهم) بوده است و با توجه به تغییراتی که در این زمینه در ویرایش جدید مبحث دهم دیده میشود، برای رعایت بهتر این ضوابط و البته رعایت اقتصاد در طراحی روش زیر جهت طراحی پیشنهاد میگردد:

 

برای این موضوع ضمن انتخاب آیین نامه AISC-ASD89 جهت طراحی و تعریف ترکیب بارهای عادی طراحی با توجه به ضوابط  مبحث دهم و در صورت نیاز آیین نامه 2800 (بدون در نظر گرفتن ترکیب بارهای تشدید یافته موضوع بند 10-3-4-4) سازه را در مرحله اول به صورت عادی طراحی میکنیم. در این مرحله سعی میکنیم که نسبت تنش در ستونهای مجاور دهانه بادبندی بیشتر از حد 0.7 نشوند. پس از این مرحله و مشخص شدن مقطع بادبندها و مقطع اولیه برای ستونها با توجه به اینکه احتمالاً در طراحی ستونهای دهانه بادبندی ضابطه بند 10-3-6-1 ب حاکم خواهد شد، به کنترل ضابطه این بند به صورت دستی (ترجیحاً با کمک نرم افزار اکسل ) میپردازیم. بر این اساس به طور مثال با کمک نرم افزار اکسل هر ستون دهانه بادبندی را میتوانیم جداگانه کنترل نماییم. برای این منظور میتوانیم در یک ستون اکسل مقدار سطح مقطع ستون را از بالا به پایین بر اساس مقدار به دست آمده در طراحی بنویسیم. در ستون دیگری هم سطح مقطع بادبند متصل به آن را مینویسیم. در ستون سوم زاویه بادبند متصل به ستون نوشته میشود. در ستون چهارم حاصلضرب سطح مقطع بادبند در سینوس زاویه ای که بادبند با افق میسازد نوشته میشود و در ستون پنجم مقادیر ستون چهارم به صورت تجمعی از طبقه بالا به پایین با هم جمع میشوند و البته در ضریب 1.25 هم ضرب میگردد. حال مقدار به دست آمده در ستون آخر را با مقدار سطح مقطع ستون در هر طبقه مقایسه میکنیم. اگر این مقدار بیش از مقدار سطح مقطع ستون باشد، مقطع ستون را در مدل نرم افزار به مقطعی بالاتر ویرایش میکنیم؛ به گونه ای که حداقل سطح مقطع به دست آمده در ستون آخر تامین گردد. اگر این مقدار کمتر از مقدار سطح مقطع ستون باشد ، ستون را میتوان تا مقدار به دست آمده کوچکتر اختیار کرد (به شرط آنکه نسبت تنش از یک بیشتر نگردد).اگر بیش از یک بادبند به ستون در هر طبقه متصل باشد باید برای آن بادبند نیز این فرآیند را تکرار کرده و مقادیر به دست آمده برای هر کدام از این بادبندها را با هم جمع نماییم و با سطح مقطع ستون مقایسه نماییم.  پس از این مرحله دوباره سازه را این بار تحت ترکیب بارهای تشدید یافته کنترل مینماییم. ترکیب بارهای تشدید یافته همان ترکیب بارهای عادی هستند که در آنها ضریب بار زلزله دو برابر شده است. بهتر است این ترکیب بارها به صورت جداگانه علاوه بر ترکیب بارهای عادی در مدل کامپیوتری معرفی شوند. در این حالت تنها ستونهای دهانه بادبندی را برای این ترکیب بارها مورد بررسی قرار میدهیم و تنها بخشی از نسبت تنش که مربوط به بارهای محوری است را مورد توجه قرار میدهیم. اگر در این فرآیند ستونی دارای نسبت تنش کمتر از یک شود میتوان مقطع آن را کوچکتر اختیار کرد و اگر نسبت تنش آن بیش از یک شود نیازی به بزرگتر شدن ندارد (این مساله با توجه به این موضوع است که ضابطه بند 10-3-6-1 ب در مرحله قبل در ستون رعایت گردیده است).

 

نکته: اگر در این فرآیند مقطع بادبندها به علت تغییر در سختیها و نحوه توزیع نیروها تغییرنماید فرآیند طراحی ذکر شده به صورت سعی و خطا باید دوباره تکرار شود.

 

2-     موضوع دیگری که بر اساس ضوابط ویرایش قبلی مبحث دهم لازم به رعایت بود، کاهش تنش مجاز فشاری در طراحی بادبندها بود که بر اساس ویرایش جدید مبحث دهم برای بادبندهای با شکلپذیری کم رعایت آن اجباری نیست و بر این اساس مقاطع به دست آمده برای بادبندها سبکتر از ویرایش قبلی خواهد شد.

 

3-     بر اساس ضوابط مبحث دهم در ویرایش قبلی جزدر موارد خاص لاغری بادبند به عدد 123 محدود میشد که بر اساس ضوابط جدید مبحث دهم نیازی به رعایت این ضوابط جز در مورد بادبندهای نوع چورون (بادبند نوع 7 یا 8) نیست و لاغری آنها تا عدد 200 میتواند افزایش یابد. در بادبندهای چورون محدودیت لاغری بادبند همانند ویرایش قبلی پابرجا میباشد.

 

4-     در صورت تمایل به استفاده از بادبندهای شورون لازم است که ضوابط بند 10-3-9-2-4 در مورد تیرهای متصل به این بادبندها رعایت گردد. هر چند بهتر است به مهندسان طراح توصیه گردد که حتی الامکان از این نوع بادبند استفاده ننمایند و تنها از بادبندهای قطری و ضربدری استفاده شود.

 

5-     بر اساس توصیه بند 10-3-9-2-3-2 بهتر است ضریب لاغری بادبندهای ضربدری برای کمانش در صفحه قاب به عدد 0.5 و جهت دیگر به عدد 0.7 در نرم افزار ویرایش شود. (البته خود نرم افزار طول مهارنشده این بادبندها برای کمانش در صفحه اصلی را به نصف کاهش میدهد و تنها لازم است ضریب دوم وارد شود). برای بقیه بادبندها ضریب یک قابل قبول است.

 

6-     با توجه به مندرجات بندهای 10-3-9-1-2 تا 10-3-9-1-6 در مورد تیرهای دهانه بادبندی و یا تیرهایی که به نوعی در فرآیند انتقال نیرو به بادبندها موثر هستند لازم است توجه خاصی به این تیرها و اتصالات آنها به ستون، بادبند و کفها بشود. بر این اساس توصیه میشود که:

 

- اولاً جهت جلوگیری از کمانش این تیرها در اثر بار محوری فشاری زلزله یا بال پایین آنها به نحوی مناسب به سقف متصل شود و یا برای این تیرها از مقطع دوبل استفاده شود

 

- ثانیاً  برای تامین اتصال بهتر بین تیر و دیافراگم سقف در سقفهای تیرچه بلوک و تیرچه کرومیت جهت اتصال تیر به سقف از برشگیر استفاده شود و در سقفهای کامپوزیت از برشگیرهای قویتر یا با فاصله کمتر استفاده شود. به جای آن میتوان ترتیبی اتخاذ کرد که تیر بتنی در داخل بتن سقف به صورت غرق در بیاید.

 

- ثالثاً برای این تیرها از مقاطع لانه زنبوری استفاده نشود.

 

7-     با توجه به ضوابط سختگیرانه اضافه شده در ویرایش جدید مبحث دهم در بند 10-3-6-3 در زمینه طراحی صفحه ستونها لازم است ضنت یادآوری لزوم رعایت این ضوابط به مهندسان طراح و مراجع کنترل نقشه، ترتیبی اتخاذ شود که برای صفحه ستونها از ورقهای ضخیمتر از 20 میلیمتر استفاده گردد و با توجه به نیاز به تعداد قابل توجهی بولت در ستونهای دهانه بادبندی توجه تحمل برش و کشش ایجاد شده در صفحه ستون، به جای آرماتور نوع AII آرماتور نوع AIII جایگزین گردد. همچنین جهت انتقال این نیروها از ستون و بادبند به صفحه توصیه میشود که سیم جوش E70 جایگزین سیم جوش E60 حداقل برای این اتصالات گردد.

 

8-     با توجه به ضوابط سختگیرانه ویرایش جدید در زمینه وصله ستونها (موضوع بند 10-3-6-2) لازم است موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:

 

- اول آنکه   در زیر نقشه جزییات ستونها ممنوعیت وصله ستون در فاصله نزدیکتر از 1.2 متری بال بالای تیر طبقه پایین و بال پایین تیر طبقه بالا ذکر گردد.

 

-  دوم آنکه از تغییر مقطع هسته IPE ستون و ورقهای تقویت بال و جان ستون حتی الامکان اجتناب گردد و تنها در قسمتهایی که نیاز به مقطع ضعیفتر میباشد در طبقات بالا ورقهای تقویتی بال و جان حذف شوند (و نه اینکه عرض یا ضخامت ورق کاهش داده شود.) در هر صورت اگر به هر دلیل این امر امکانپذیر نشود باید دتایلی منطقی و اجرایی منطبق به ضوابط بند 10-3-6-2 در نقشه توسط طراح پیشنهاد گردد.

 

9- با توجه به اینکه بر اساس ضوابط ویرایش جدید مبحث دهم مقطع بادبندها و ستونهای دهانه بادبندی پایینتر از مقاطع به دست آمده به روش ویرایش قدیم مبحث دهم خواهد بود و با توجه به اینکه سختی سازه ربط مستقیم به مقطع بادبندها و ستونهای دهانه بادبندی دارد، به نظر میرسد که مقدار تغییر شکل جانبی سازه بیشتر خواهد شد و در این صورت لازم است که به طور جدی تغییر شکلهای جانبی سازه کنترل گردد.

 

9- با توجه به ضابطه بند 10-3-9-1-7 ضریب رفتار سیستم قاب ساده و مهاربند همگرای معمولی میتواند همانند قبل عدد 6 فرض شود.

 

10- در مورد سیستم قاب ساده و مهاربند واگرای با شکلپذیری معمولی، باید مطابق با ضوابط بند 10-3-10-3 عمل شود. بر اساس این بند رعایت ضوابط مهاربندهای همگرای با شکلپذریری معمولی به همراه ضوابط ذکر شده در بند مذکور کفایت میکند. بر این اساس باید به موارد زیر هم توجه گردد:

 

- برون محوری e در قاب برون محور نباید از یک پنجم طول تیر بزرگتر باشد.

 

- تیر دهانه مهاربند باید دارای شرایط مقطع فشرده باشد.

 

- تیر مهاربند باید بدون توجه به حضور بادبند بتواند بارهای ثقلی را تحمل نماید.

 

- یک جفت سخت کننده باید در ابتدا و انتهای اتصال عضو قطری مهاربند  در تیر اجرا شود.

 

- یک جفت سخت کننده در داخل تیر مطابق شکل های 10-3-11 مبحث دهم

 

- با توجه به اینکه ضریب رفتار این سیستم در مبحث دهم ذکر نشده است بهتر است در جهت اطمینان از همان ضریب 6 مربوط به مهاربندهای هممحور با شکلپذیری کم استفاده گردد.

منبع: وبلاگ شخصی مهندس احمدرضا جعفری

نکات مدلسازی دیوار برشی در Etabs

1) بهتر است بطور کلی دیوار برشی بصورت Shell مدل شود. این ضرورت وقتی بیشتر می‌شود که بخواهیم دیوار را مشبندی کنیم. طبق توصیه برنامه نسبت ابعادی مش‌ها نباید از 1 به 4 بیشتر شود. بنابراین بهتر است مشبندی تا حد امکان مربعی باشند. در این حالت گره‌هایی در وسط دیوار ایجاد می‌شود و در صورتی که شما دیوار را Membrane مدل کرده باشید، بخاطر عدم عملکرد خارج از صفحه این المان، برنامه در محل گره‌های ایجاد شده در وسط دیوار دچار خطا می‌شود.

 

2) در برنامه ETABS المان‌های پوسته‌ای دارای دو نوع سختی هستند. یکی سختی درون صفحه (inplane stiffness) و دیگری سختی برون صفحه (out-of-plane stiffness). سختی درون صفحه توسط F11، F22 و F12 کنترل شده و سختی برون صفحه توسط M11، M22 و M12 کنترل می‌شود.
نکته: اگر از پیش‌فرض‌های برنامه مدلسازی را انجام داده باشید، در حین مدلسازی دیوار برشی، همیشه جهت محور محلی 2 به سمت بالا است، مگر آنکه کاربر آن را حول محور عمود بر صفحه 3، دوران داده باشد. بنابراین در اینجا فرض بر آن است که کاربر جهت محور محل دو را تغییر نداده است.

 

When drawing in ETABS the default is to have the 1 axis horizontal and the 2 axis vertical. This means that the flexural modifier for EI should be applied to f22 for wall piers and to f11 for spandrels. If you apply the modifier to both f11 and f22 it hardly affects the results.


در دیوار برشی رفتار خمشی و محوری به سبب مولفه‌های F11 و F22 و رفتار برشی توسط F12 تغییر می‌یابند. توصیه ACI318 نیز برای کاهش سختی خمشی (EI) دیوار بوده که بایستی مولفه‌های F11 یا F22 را کاهش دهیم.  هیچ توصیه‌ای برای کاهش سختی برشی یا F12 وجود ندارد. بنابراین بصورت یک نتیجه کلی اگر شما جهت محورهای محلی دیوار را دوران نداده‌اید، بایستی ضریب ترک‌خوردگی را به F22 اعمال نمایید. برای تیرهای تیغه اما بایستی این ضریب به F11 اعمال شود.


3) برای اینکه دیوارها طراحی شوند باید آنها را نامگذاری کنید در غیر اینصورت طراحی نمی‌شوند. نام دیوارها می‌تواند در طبقات مختلف یکسان باشد. مثلا می‌توانیم از یک نام P1 برای یک دیوار در طبقات مختلف استفاده کنیم ولی یک نام نمی‌تواند بیش از یکبار در یک طبقه تکرار شود. اگر مجموعه‌ای از دیوارها را که به هم متصل هستند را به یک نام قرار دادین، آنگاه آنها بصورت یک دیوار مستقل طراحی می‌شوند. در حین طراحی نیروهای ایجاد شده در اجزای موجود در دیوار با هم جمع می‌شوند.

 

@AlirezaeiChannel

سختی های کاهش یافته و مقاطع ترک خورده

در سازه‌های فولادی از سختی کاهش یافته فقط بایستی برای تعیین مقاومت‌های مورد نیاز اعضا استفاده نمود و در کنترل جابجایی، دوره تناب و کنترل خیز اجزا نبایستی از آن استفاده شود.


در سازه‌های بتنی برای تعیین دوره تناوب بایستی از سختی کاهش نیافته اعضا استفاده نمود. به این منظور ضریب سختی تیرها و ستون‌ها 1.5 برابر شده به ترتیب برای تیرها و ستون‌ها و دیوارها از ضرایب 0.5 و 1.0 و 1.0 استفاده می‌شود. ضریب 0.5 برای در نظر گرفتن اثر ترک خوردگی تحت بارهای سرویس است. این مورد در بند 3-3-3-3 استاندارد 2800 گفته شده است. طبق بند 3-5-5 استاندارد 2800 برای کنترل جابجایی این سازه‌ها بایستی از ضرایب ترک خوردگی 0.35 و 0.7 برای تیرها و ستون‌ها و 0.35 یا 0.7 برای دیوارها (بسته به میزان ترک خوردگی آنها) استففاده نمود.

ضریب ترک خوردگی برای قاب های مهارشده و مهارنشده

 طبق ACI318-14 تعریفی که برای قاب بدون حرکت جانبی (nonsway frames) دارد، بصورت زیر است:


6.6.4.3 It shall be permitted to analyze columns and stories in structures as nonsway frames if (a) or (b) is satisfed:
(a) The increase in column end moments due to second order effects does not exceed 5 percent of the first-order
end moments
(b) Q in accordance with 6.6.4.4.1 does not exceed 0.05
6.6.4.4 Stability properties
6.6.4.4.1 The stability index for a story, Q, shall be calculated by:
Q=(ΣP∆/Vh)
where ∑P and V are the total factored vertical load and orizontal story shear, respectively, in the story being evaluated, and ∆ is the frst-order relative lateral deflection between the top and the bottom of that story due to V.


در جدول 6.6.3.1.1(a) همین آیین‌نامه ضرایب ترک خوردگی بدون توجه به مهارشدگی یا مهار نشدگی قاب برای تیرها 0.35Ig، برای ستون‌های 0.7Ig، دیوارهای ترک نخورده 0.7Ig، دیوارهای ترک خورده 0.35Ig داده شده است. در جدول 6.6.3.1.1(b) هم روش دیگر برای محاسبه ضریب ترک خوردگی پیشنهاد شده که به نیروهای المان بستگی دارد. همچنین طبق بند زیر برای تحلیل سازه جهت کنترل تغییرشکل‌های آن می‌توان ضرایب ترک خوردگی را 1.4 مقادیر داده شده فوق در نظر گرفت.


6.6.3.2.2 It shall be permitted to calculate immediate lateral deflections using a moment of inertia of 1.4 times I defned in 6.6.3.1, or using a more detailed analysis, but the value shall not exceed Ig.
R6.6.3.2.2 Analyses of deflections, vibrations, and building periods are needed at various service (unfactored) load levels (Grossman 1987, 1990) to determine the performance of the structure in service. The moments of inertia of the structural members in the service load analyses should be representative of the degree of cracking at the various service load levels investigated. Unless a more accurate estimate of the degree of cracking at service load level is available, it is satisfactory to use 1.0/0.70 = 1.4 times the moments of inertia provided in 6.6.3.1, not to exceed Ig, for service load analyses.


از طرفی در بند دیگری از ACI داریم:


R6.3—Modeling assumptions
for braced frames, relative values of stiffness are important. A common assumption is to use 0.5Ig for beams and Ig for columns.
For sway frames, a realistic estimate of I is desirable and should be used if second-order analyses are performed. Guidance for the choice of I for this case is given in 6.6.3.1.


همانطور که دیده می‌شود، برای قاب مهار شده (قاب دارای دیوار برشی) اجازه داده شده مقادیر ممان اینرسی مقاطع تیرها 0.5 و برای ستون‌ها 1.0 در نظر گرفته شود. ولیکن برای قاب‌های دارای حرکت جانبی گفته شده از مقادیر جدول 6.6.3.1 استفاده شود. البته سازه‌ای که دیوار برشی داشته باشد، لزوماً بدون حرکت جانبی نیست و بایستی شاخص پایداری آن را کنترل نمود.
❗️ مبحث نهم در بند 9-16-3-2 نیز قید می‌کند برای ساختمان‌های کوتاه تا 4 طبقه در صورتی که مجموع سختی جانبی دیوارها بیشتر از شش برابر مجموع سختی جانبی ستون‌های طبقه باشد، آن طبقه را می‌توان مهار جانبی تلقی کرد.

تبدیل فایل SAP2000 به Etabs

 برای انتقال فایل‌های ETABS به SAP2000 یا برعکس بایستی به چند نکته توجه داشت:
* هر دو ETABS 2016 و SAP2000 v19 بایستی بطور همزمان در یک سیستم نصب شده باشند.
* برای این منظور سعی کنید همیشه از آخرین محصولات CSI استفاده نمایید تا باگ‌های برنامه حداقل باشد.
* روند کار برای هر دو نسخه 32 و 64 بیتی برنامه یکسان است.
1- قبل از هر چیز باید برنامه ConnectSAP2000v19andETABS2016 را از سایت CSI با لینک‌های زیر دانلود کنید:
برای دانلود برنامه تبدیلگر SAP200 vr 19 و ETABS 2016 از لینک زیر استفاده نمایید:
https://wiki.csiamerica.com/download/attachments/15074050/ConnectSAP2000v19andETABS2016Launch.exe?version=1&modificationDate=1492023082872&api=v2
برای دانلود برنامه تبدیلگر SAP200 vr 18 و ETABS 2016 از لینک زیر استفاده نمایید:
https://wiki.csiamerica.com/download/attachments/15074050/ConnectSAP2000v18andETABS2016Launch.exe?version=1&modificationDate=1492037574555&api=v2
برای دانلود برنامه تبدیلگر SAP200 vr 18 و ETABS 2015 از لینک زیر استفاده نمایید:
https://wiki.csiamerica.com/download/attachments/15074050/ConnectSAP2000v18andETABS2015Launch.exe?version=1&modificationDate=1457126434199&api=v2
برای دانلود برنامه تبدیلگر SAP200 vr 17 و ETABS 2015 از لینک زیر استفاده نمایید:
https://wiki.csiamerica.com/download/attachments/15074050/ConnectSAP2000v17andETABS2015Installer.EXE?version=1&modificationDate=1441919410528&api=v2
2- بعد از اجرای برنامه برای یکی از دو گزینه SAP2000 to ETABS یا ETABS to SAP2000 را انتخاب نمایید. برای انتقال فایل‌های SAP2000 به ETABS گزینه اول و برای انتقال فایل‌های ETABS به SAP گزینه دوم انتخاب می‌شود.
3- بعد از اجرا یکی از دستورات فوق پنجره Open File ظاهر شده و بایستی در ابتداد مسیر هر دو برنامه ETABS و SAP2000 نصب شده بر روی سیستم داده شده و فایل‌های اصلی اجرای این دو برنامه مشخص شوند. در نهایت فایلی که می‌خواهید آن را تبدیل کنید را انتخاب نموده تا در برنامه مورد نظرتان باز شود!
❗️با استفاده از این روش قادر به انتقال داده‌های زیر هستید:
- مصالح
- مقاطع قاب‌ها
- الگوهای بارگذاری
- مختصات نقاط
- ارتباط بین موضوعات مدلسازی شده
- نقاط و بارهای گره‌ای
- اختصاص‌های داده شده به قاب‌ها

ضابطه ی تیر ضعیف - ستون قوی

با سلام. برنامه ETABS تنها در موارد زیر قادر به کنترل ضابطه تیر ضعیف-ستون قوی است. در صورت عدم اقنای هر یک از شرایط کنترل صورت نخواهد گرفت:


The beam-column capacity ratio is determined for a beam-column joint only when the following conditions are met:
❗️ the frame is a Special Moment Frame
❗️ when a column exists above the beam-column joint, the column is concrete
❗️ all of the beams framing into the column are concrete beams
❗️ the connecting member design results are available
❗️ the load combo involves seismic load


1- شکل‌پذیری قاب باید ویژه باشد.
2- در حالتی که ستون بالای گره تیر به ستون بتنی باشد.
3- تمام تیرهای متصل به ستون، بتنی باشند.
4- نتایج طراحی تمام تیرهای متصل به ستون موجود باشد.
5- در ترکیب بارهای طراحی، نیروی زلزله حضور داشته باشد.

 

رعایت ضابطه تیر ضعیف - ستون قوی در سازه های با شکل پذیری متوسط الزامی نیست.

تنظیمات طراحی سقف عرشه فولادی Etabs

از مسیر Define menu > Section Properties > Deck Sections باید مقطع سقف عرشه را تعریف کنید. در بخش Property Name  نام مقطع را به دلخواه وارد نمایید. در بخش Type اگر میخواهید سقف را بصورت عرشه فولادی و با گل میخ طراحی کنید، گزینه Filled را انتخاب نمایید. در بخش Slab Material مصالح بتنی که میخواهید از آن برای طراحی دال بتنی کنگره ای استفاده شود را انتخاب نمایید. مشخصات بتن و وزن مخصوص آن از روی این مصالح برداشت میشود. در بخش Deck Material مصالح فولاد عرشه فولاد انتخاب شود. در بخش Modeling Type تنها گزینه قابل انتخاب برای سقف عرشه فولاد گزینه membrane  است. در بخش Modifiers  میتوانید ضرایب مختلفی را در برخی مشخصات مقطع سقف اعمال نمایید. در بخش Property Data گزینه زیر را وارد نمایید:
گزینه tc ضخامت دال بالای عرشه است. مقدار آن برای بین 6 تا 7 سانتیمتر معمولا در نظر گرفته میشود.
گزینه hr ارتفاع پاشنه عرشه است.  مقدار آن برای اغلب ورق‌های متداول 7.5 cm است.
 گزینه wrt عرض ریب‌های کنگره‌ای در بخش بالایی آن که عدد 17.5 cm مناسب است.
گزینه wrb عرض ریب‌های کنگره‌ای در بخش پایینی آن که عدد 12.5 cm مناسب است.
گزینه sr که فاصله محور تا محور هر کنگره بوده و برابر 30 سانتیمتر در نظر گرفته می‌شود.
گزینه hs ارتفاع گل‌میخ بعد از جوشکاری می‌باشد. توجه شود به سبب عملیات جوشکاری مقداری از ارتفاع گل‌میخ کاهش می‌یابد. مقدار آن برابر 11.5 cm در نظر گرفته شود.
گزینه Fu مقدار تنش نهایی مصالح گل میخ بوده که بسته به نوع گل میخ استفاده شده بین 4000 تا 50000 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع متغییر است.

 

ترکیب بارهای تشدید یافته

در یک قاب، ستون عنصر حیاتی است. با توجه به وجود نیروی محوری زیاد، کاهش ظرفیت خمشی آنها بایستی مورد توجه قرار گیرد. ستون‌ها بایستی برای حداکثر نیرویی که در حین زلزله دریافت می‌کنند، پایدار باشند. اگر چه آیین‌نامه‌های طراحی، این نیرو را به طراح می‌دهند، ولیکن تعیین این نیرو کار ساده‌ای نیست. به عنوان یک روش دست بالا، تعیین نیروهای محوری ستون، ناشی از حداکثر ظرفیت المان‌های جاری شونده، متصل به ستون می‌تواند یک روش مناسب باشد. در حین زلزله، در کل ارتفاع سازه، بطور همزمان، مفاصل خمیری تشکیل نمی‌شوند و استفاده از این روش منجره به جواب‌های دست بالا و محافظه کارانه‌ای خواهد شد. روش دیگر، استفاده از ترکیب بارهای تشدید یافته در طراحی ستون‌ها می‌باشد. در این روش، نیروی محوری ستون، ناشی از زلزله، در ضریب Omega0 که توسط آیین‌نامه‌ها داده شده (مثلاً این مقدار برای قاب‌های خمشی برابر 3 است) ضرب می‌شود. برنامه ETABS قادر است، ترکیب بارهای تشدید یافته را بصورت داخلی برای تمام ترکیب بارها (ترکیب بارهای پیش فرض و ترکیب بارهای ساخته شده توسط طراح) ایجاد نماید. متن راهنمای برنامه:


The axial compressive and tensile strengths are checked in the absence of any applied moment and shear for the amplified seismic load combinations (AISC SEISMIC B2, D1.4a(2), ASCE 12.4.3.2).
For LRFD provisions,
(1.2 + 0.2SDS)DL ± Ω0QE
(1.2 + 0.2SDS)DL ± Ω0QE + 1.0LL
(0.9 − 0.2SDS)DL ± Ω0QE

طبق گفته راهنمای برنامه، کاربر نیازی به ساخت ترکیب بارهای تشدید یافته نداشته و بصورت داخلی توسط برنامه در حین طراحی ایجاد می‌شوند:


Those combinations involving Ω0 are internal to the program. The user does NOT need to create additional load combinations for such load combinations.

از طرفی، ضابطه AISC360-10 (و مبحث دهم) برای کنترل تیر ضعیف- ستون قوی (در قاب‌های خمشی و با شکل‌پذیری ویژه) بصورت زیر است:

 

The following relationship shall be satisfied at beam-to-column connections:
ΣMpc*/ΣMpn*>1.0
ΣMpc*=the sum of the projections of the nominal flexural strengths of the columns (including haunches where used) above and below the joint to the beam centerline with a reduction for the axial force in the column. It s permitted to determine ΣMpc* as follows:
ΣMpc* = ΣZc(Fyc − Puc/Ag) (LRFD)
Ag = gross area of column.
Fyc = specified minimum yield stress of column.
Zc = plastic section modulus of the column.
Puc = required compressive strength using LRFD load combinations, including the amplified seismic load.

 

همانطور که دیده می‌شود، مقدار Puc (نیروی محوری ستون) هم در مبحث دهم و هم AISC341 برابر با مقدار نیروی تشدید یافته در نظر گرفته شده است. ولیکن برنامه ETABS مقدار Puc را براساس ترکیب بارهای معمولی تعیین نموده و آن را تشدید یافته نمیکند. 

رفع خطای Unable to write joint / frame load در نرم افزار Etabs

این خطا عمدتا در برخی نسخه های کرک شده ی Etabs و در سازه های فولادی مشاهده می گردد و دلیل آن هم تعریف بارهای Notional (بارهای خیالی) می باشد

در تعریف بارهای خیالی در جهت X و Y اشتباهی صورت گرفته لذا یک بار دیگر به دقت این موضوع را واکاوی کنید اگر برطرف نشد بهتر است بارهای خیالی حذف کنید تا خطا برطرف گردد

 

ضریب طول موثر کمانش پیچشی Kz

در حالتی که یک عضو فشاری دچار ناپایداری کلی شود (از کمانش‌های موضعی جلوگیری شده باشد)، سه حالت کلی ممکن است ایجاد شود.
کمانش خمشی: در این حالت کمانش کلی ، حول محور ضعیف عضو ایجاد می‌شود.
کمانش پیچشی: این حالت کمانشی در وضعیتی که مقاومت پیچشی مقطع با تقارن دوبل، حول محور طولی آن ناچیز باشد، رخ می‌دهد. مقاطع گرم نورد شده موجود معمولاً در معرض این حالت کمانشی نیستند. لیکن مقاطع ساخته شده از ورق (مخصوصاً در حالتی که ضخامت ورق‌ها ناچیز باشد) بایستی برای این حالت کمانشی کنترل شوند. مقدار ضریب طول موثر پیچشی Kz باید برابر فاصله نقاط عطف پیچش عضو در نظر گرفته شود که برای مقاطع فشاری معمولی این مقدار یک است، مگر اینکه شرایط مرزی عضو مقدار دیگری را توجیه کند.
کمانش خمشی- پیچشی: این حالت کمانش در واقعی ترکیبی از دو حالت قبل است، عضو علاوه بر کمانش کلی و خمش حول محور ضعیف خود، حول محور طولی خودش نیز دچار کمانش می‌شود. مقاطع با یک محور تقارن، مانند نبشی‌ها، سپری‌ها و ناودانی‌ها در معرض این حالت کمانشی قرار دارند.

هم پایه سازی برش پایه در تحلیل طیفی

طبق بند 3-4-1-4 استاندارد 2800، در مواردی که برش پایه طیفی کمتر از استاتیکی شود، باید بازتاب های سازه (مثل لنگرها، برش ها و ...) به نسبت برش پایه استاتیکی (که بیشتر است) به دینامیکی (که کمتر است) افزایش داده شود. اگر برش پایه دینامیکی بیشتر شد (که اغلب این مورد اتفاق نمی افتد مگر اینکه سازه را زیادی سخت مدل کرده باشید) بایستی ضریب مقیاس دینامیکی همان AI/R باشد.

طراحی جوش بال به جان و سخت کننده به جان

اتصال بال به جان در تیر ورق‌ها طبق بند 10-2-5-13 بخش پ-2، باید بر مبنای برش افقی ناشی از تغییرات لنگر تیر طراحی شود. در واقع بایستی جریان برش ایجاد شده بین بال و جان را با استفاده از رابطه معروف q=VQ/I تعیین و ملاک طراحی جوش قرار دهید. برای اتصال جان به ورق سخت کننده نیز به همین صورت، بایستی جریان برش ایجاد شده در محل اتصال ورق به جان ملاک طراحی جوش آن قرار گیرد. برای این منظور می‌توان جریان برش را از تقسیم نیروی برشی تیر در محل سخت کننده بر مساحت مقطع ورق تعیین نمود. اگر هدف طراحی جوش سخت کننده در تیر پیوند باشد، نیروی طراحی جوش سخت کننده به بال برابر 0.25FyAst و برای طراحی جوش سخت کننده با جان، نیرویی به میزان FyAst را ملاک قرار می‌دهیم. این مورد در بند 10-3-12-10-1 مبحث دهم ذکر شده است. در این روابط Fy تنش تسلیم فولاد سخت کننده و Ast سطح مقطع عرضی هر یک از سخت کننده‌ها است.

کنترل دریفت Drift در سازه های منظم و نامنظمی پیچشی

 

 

 اگر سازه منظم پیچشی باشد، بهترین گزینه استفاده از diaphragm center of mass displacements است. در این حالت جابجایی مرکز جرم به شما گزارش خواهد شد. طبق بند 3-5-4 استاندارد 2800 می‌توان در این حالت (سازه منظم پیچشی) مقدار جابجایی در مرکز جرم را قرائت کنیم. لیکن باید توجه کنید در این حالت به شما مقادیر جابجایی مطلق مرکزهای جرم طبقات گزارش می‌شود و نه جابجایی نسبی یا دریف نسبی. بنابراین باید با کم کردن جابجایی‌های مطلق بین طبقات مختلف (و در صورت نیاز با تقسیم آن بر ارتفاع) به جابجای نسبی (یا دریفت نسبی) برسیم.


اگر سازه نامنظم پیچشی باشد، بهترین گزینه استفاده از Story Drifts است. در این حالت دریفت‌های نسبی (بدون بعد) حداکثر هر طبقه گزارش می‌شود. در گزینه Joint Drifts هم دریفت‌های تمام نقاط گزارش می‌شود ولی پیدا کردن مقادیر حداکثر از بین تمام نقاط ممکن است سخت باشد و استفاده از Story Drifts راحت‌تر است.
گزینه Joint Displacements به شما جابجای (مطلق) تمام نقاط را تحت هر یک از حالات یا ترکیب بارها، ارائه می‌دهد.
گزینه  Joint Drifts به شما جابجای (مطلق) تمام نقاط به همراه دریفت نسبی آنها را ارائه می‌دهد.


اگر بخواهیم نامنظمی پیچشی را کنترل نماییم، (موضوع بند 1-7-1ب) نباید از Story Max/Avg Displacements استفاده شود. زیرا در این نسبت جابجایی حداکثر مطلق به جابجایی میانگین مطلق گزارش می‌شود که برای تعیین نامنظمی پیچشی مناسب نیست. برای تعیین نامنظمی پیچشی باید از جابجایی‌های نسبی (و نه مطلق) استفاده شود. برای این منظور باید از گزینه Story Max/Avg Drifts استفاده نمود تا نسبت جابجایی حداکثر نسبی به جابجایی میانگین نسبی گزارش شود.

معرفی طول مهار تیر به صورت نقطه‌ای

رای معرفی طول مهار تیر به صورت نقطه‌ای در مکان‌های دلخواه، ابتدا تیر مورد نظر را انتخاب و از مسیر Design menu > Steel Frame Design > Lateral Bracing اقدام نموده تا پنجره Lateral Bracing ظاهر شود. گزینه User Specified را انتخاب و بر روی دکمه Specify Point Bracing کلیک نمایید. در بخش Location مکان مهار جانبی را مشخص کنید. اگر گزینه Relative … را انتخاب کرده باشید باید بصورت نسبی از انتهای I عضو طول مهار نشده را بصورت نسبی از طول کل آن وارد نمایید (مثلا اگر وسط تیر قرار دارد عدد 0.5 را باید وارد نمایید) همچنین در صورتی که گزینه Absolute… فعال باشد، باید مکان مهار جانبی را بصورت مطلق از انتهای I عضو وارد نمایید. در بخش type مشخص می‌کنید که مهار جانبی برای بال بالا Top یا پایین Bot یا هر دو All است.

تحلیل دینامیکی افزایشی IDA - Incremental Dynamic Analysis

در این تحلیل، سازه تحت تاثیر یک سری از تحلیل های تاریخچه زمانی قرار می گیرد که شدت این تاریخچه زمانی ها به تدریج افزایش می یابد

در این روش مقدار شتاب ماکزیمم به صورت افزایشی از یک مقدار بسیار کم که در طی آن پاسخ سازه الاستیک است مقیاس شده و به تدریج افزایش می یابد تا به نقطه حالت حدی هدف پس از تسلیم برسیم. 

از معایب این روش پیچیدگی در استفاده از این روش آنالیز میباشد.

 

نرم افزار هایی که قادر هستند فرایند فوق را به صورت اتوماتیک و بسیار راحت انجام دهند عبارتند از Opensees وSeismo Struct